به باور دکتر ناصر کرمی نگاه مسوولان و علیالخصوص دستگاه مدیریت شهری به فرآیند نوسازی بافتهای فرسوده بیش از هر چیز بر منافع اقتصادی متمرکز است و همین امر باعث شده آنچه در نوسازی این بافتها مد نظر است، حاصل نشود. به گفته وی، همین امر باعث شده تا بهرغم تلاشهاي فراوان با وجود اینکه ضمانت نوسازی بافتهای فرسوده در مشارکت حداکثری ساکنان بافتهای فرسوده است؛ اما مردم انگیزهای جدی برای تعامل با دستگاههاي مربوطه در این زمینه نداشته باشند. این در حالی است که ارگانهاي مربوطه باید بیش از پیش زمینهای را فراهم کنند تا مردم ترغیب به حضور در این زمینه شوند. دکتر کرمی در این باره اظهار داشت: متاسفانه در نوسازی بافتهای فرسوده ابعاد اقتصادی، جامعه شناختی و فرهنگی موجود چندان مورد توجه قرار نگرفته است. به واقع تعدادی مهندس درباره موضوعی که جنبه جامعه شناختی آن بسیار گسترده تر و پیچیدهتر از مباحث عمرانی است اقدام به سیاستگذاری ميکردند و نتیجه آن شده که این طرحها یا عملا به مرحله اجرا در نیامده یا در صورت اجرا نیز زیانهای آن بیشتر از منافع بوده است. بیتوجهی به اقتصاد محلی وی در این باره اشاره کرد: باید توجه داشت، آنچه ما به آن لفظ «محلات فرسوده» ميگويیم، اتفاقا از پایدارترین روابط اجتماعی و موفقترین حوزه اقتصاد محلی برخوردار است؛ اما توجهی به این اهمیت جامعه شناختی و اقتصادی مبذول نشده است و در نتیجه انتظار این بوده که مالکان این بافتها از محلاتی با بافت اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی پایدار به محلاتی بروند که هیچ زیرساختی در زمینه اقتصاد محلی در آنها شکل نگرفته و اساسا از نظر اجتماعی و فرهنگی اطلاق عنوان محله به آنها نادرست است. مردم انگیزه مشارکت ندارند این کارشناس شهری درباره طرحهایی نظیر تجمیع ریزدانهها یا اعطای تسهیلات بانکی به مالکان واحدهای فرسوده نیز تاکید کرد: متاسفانه برخلاف آنچه همیشه شعار داده ميشود نگاه شهرداری به این پدیده اقتصادی بوده است و گرنه بايد تسهیلات اعطا شده انگیزه جدی برای نوسازی توسط عامه شهروندان ایجاد ميکرد. استقبال کمتر از حد انتظار مردم از این تسهیلات نشان ميدهد که مشوقهای اقتصادی هرگز کافی نبودهاند و لازم بوده مدیریت شهری در این باره با مردمی که در خانههاي ناایمن زندگی ميکنند، قدری مهربانانهتر برخورد کنند. تبدیل خانههاي کهنه فرسوده به نوساز فرسوده ! وی افزود: از سوی دیگر این مشکل وجود دارد که هرگز ارتقای کیفیت ساختوساز به صورت جدی مورد توجه متولیان امر قرار نگرفته است. چنانکه کماکان مسکن در ایران گرانترین و بیکیفیتترین کالای قابل استفاده است. جالبتر این است که شهروندان مجاب به تحمل هزینههاي سنگین برای نوسازی خانه خود ميشوند؛ اما متاسفانه خانه جدید الاحداث نیز غالبا از کیفیت مناسبی برخوردار نبوده و یک گزارش رسمی تاکید ميکند نزدیک به 70 درصد از خانههاي نوساز در ایران حتی با یک زلزله 5/5 ریشتری فرو ميریزند و از سوی دیگر تاسیسات داخلی بیش از 80 درصد آنها کمتر از 4 سال پس از آغاز بهرهبرداری نیاز به تعمیر پیدا ميکند. ایران احتمالا تنها کشور جهان است که در آن خانههاي قدیمی را به بهانه فرسودگی تخریب ميکنند و دوباره خانههایی همانقدر ناایمن را ساخته و مورد سکونت قرار ميدهند. کرمی افزود: به واقع شهروندان ایرانی ناچار به سکونت در چرخه ای از خانههاي ناایمن از نوع کهنه فرسوده و نوساز عملا فرسوده هستند.
|